اَنَس بن نَضْر: از شهداى اُحُد
انس بن نضر بن ضمضم بن زيد انصارى خزرجى از بنىنجار، عموى انس بن مالك خادم رسول خدا(صلى الله عليه وآله)[1] است. وى از ياران وفادار پيامبر(صلى الله عليه وآله)به شمار مىرفت و از اينكه در جنگ بدر موفق به حضور در كنار آن حضرت نشد تأسف مىخورد و با خدا پيمان بست كه اگر جنگ ديگرى رخ دهد در كنار پيامبر(صلى الله عليه وآله) جانانه مبارزه كند.[2]انس در جنگ احد حضور يافت و پس از شايعه كشته شدن رسول خدا(صلى الله عليه وآله) ـ كه برخى از مسلمانان روحيه خود را باختند ـ وى از معدود كسانى بود كه ديگران را به مقاومت و مبارزه فرا مىخواند. انس به عمر و طلحه و گروهى از مهاجران و انصار كه حيرتزده دست از جنگ كشيده بودند خطاب كرد: چرا نشستهايد؟ گفتند: رسولخدا(صلى الله عليه وآله) كشته شد. گفت: پس از او زندگى چه ارزشى دارد؟ برخيزيد و در همان راهى كه رسولخدا(صلى الله عليه وآله) از دنيا رفت كشته شويد.[3] سپس گفت: پروردگارا! من از گفتههايشان از پيشگاه تو عذر مىخواهم و از اعمال آنان برائت مىجويم. آنگاه به دشمن هجوم برد و بهدست سفيانبنعويف به شهادت رسيد. مشركان بدنش را مثله كردند. گفتهاند كه وى در اين نبرد بيش از 80 زخم برداشت و تنها در صورتاو 70 جراحت ديدهمىشد.[4] ممكن است اين عدد كنايه از جراحتهاى فراوان باشد، بهگونهاى كه خواهرش، از روى انگشت[5] يا دندانهاى ثنايا[6] يا لباسش وى را شناخت.[7]
انس در شأن نزول:
1. بنا به نقل سدّى، پس از شايعه كشته شدن پيامبر در جنگ احد، بسيارى انگيزه نبرد را از دست دادند و برخى در پىگرفتن امان از ابوسفيان برآمدند. انسبننضر خود را از آنها بيگانه دانست به آنها گفت: «اگر محمد كشته شده خداى او زنده است، پس بجنگيد براى آنچه پيامبر جنگيد». سپس شمشير خود را به قدرت در دست گرفت و به نبرد خود ادامه داد تا به شهادت رسيد. آنگاه آيه «و ما مُحَمَّدٌ اِلاّ رَسولٌ قَد خَلَت ...» (آل عمران/3،144) در اينباره نازل شد.[8] بلنسى مراد از «شاكرين» در ادامه آيه را انس بن نضر و امثال او دانسته كه از صحنه نبرد فرار نكردند و به شهادت رسيدند.[9]2. براساس رواياتى از انس بن مالك (پسر برادر أنس) آيه 23 احزاب/33 در مورد او[10] و ديگر همراهان شهيدش[11]فرود آمد كه عهد كرده بودند پس از بدر، در جنگهاى پيامبر حضور داشته باشند: «مِنَ المُؤمِنينَ رِجالٌ صَدَقوا ما عـهَدُوا اللّهَ عَلَيهِ فَمِنهُم مَن قَضى نَحبَهُ و مِنهُم مَن يَنتَظِرُ و ما بَدَّلوا تَبديلا = از مؤمنان، مردانىاند كه به آنچه با خدا عهد بستند صادقانه وفا كردند. برخى از آنان به شهادت رسيدند و بعضى ديگر در انتظارند و در پيمان خود تغييرى ندادند».
منابع
اسباب النزول، واحدى؛ الاستيعاب فى معرفة الاصحاب؛ انساب الاشراف؛ البداية و النهايه؛ تفسير القرآن العظيم، ابن كثير؛ تفسير مبهمات القرآن؛ جامعالبيان عن تأويل آى القرآن؛ الجامع لاحكام القرآن، قرطبى؛ الدرالمنثور فى التفسير بالمأثور؛ السيرة النبويه، ابن هشام؛ صحيح البخارى؛ مجمعالبيان فى تفسيرالقرآن؛ مسند احمد بن حنبل؛ المغازى؛ الميزان فى تفسير القرآن.سيد حسن فاطمى
[1]. انسابالاشراف، ج1، ص406؛ السيرةالنبويه، ج 3، ص 125؛ الاستيعاب، ج 1، ص 198.
[2]. مسند احمد، ج4، ص47؛ مجمعالبيان، ج8، ص549؛ تفسير ابنكثير، ج 3، ص 484.
[3]. السيرة النبويه، ج 3، ص 83 ؛ جامعالبيان، مج 3، ج 4، ص 150.
[4]. المغازى، ج 1، ص 280 ، 307؛ جامعالبيان، مج 3، ج 4، ص 149؛ الاستيعاب، ج 1، ص 198.
[5]. مسند احمد، ج 4، ص 47؛ تفسير ابن كثير، ج 3، ص 484.
[6]. المغازى، ج 1، ص 280.
[7]. همان؛ الاستيعاب، ج 1، ص 198.
[8]. جامعالبيان، مج3، ج 4، ص 149؛ الدرالمنثور، ج 2، ص 335؛ الميزان، ج 4، ص 67 .
[9]. مبهمات القرآن، ج 1، ص 308.
[10]. صحيح البخارى، ج 6 ، ص 26؛ اسباب النزول، ص 295 ـ 996؛ الجامع لاحكام القرآن، ج 14، ص 104.
[11]. مسند احمد، ج4، ص47؛ جامعالبيان، مج11، ج21، ص177؛ مجمعالبيان، ج8، ص549.